
شعرخوانی - همه در حیرتم امشب
همه در حیرتم امشب، که شب هفده ماه ربیع است و یا یازده غرهی شعبان
معظم، شب میلاد محمد شده یا اینهی طلعت نورانی احمد، به سر دست
حسین است و یا آمده از غار حرا باز محمد؛ عجبا این گل نورسته علیاکبر
لیلاست، بگو یوسف زهراست، بگو اینهی طلعت طاهاست، بگو دستهگل
فاطمهی امابیهاست، بگو روح بتول است، بگو جان رسول است، سلام و صلوات
همه بر خُلق و خصالش، به جلالش به جمالش همه مبهوت کمالش همه
مشتاق وصالش که سراپاست همه اینهی احمد و آلش، چه به خلقت چه به
طینت چه به صورت چه به سیرت چه به قامت چه به هیبت، همه بینید در این
خال و خط و چهرهی گل روی رسول دو سرا را
خانهی یوسف زهراست زیارتگه پیغمبر اکرم، نگه آل محمد به جمالی است که
خود شاهد رخسار دلآرای محمد شده اینک، همگی چشم گشودند به
سویش، به گمانم که گرهخورده دل نور دل فاطمه بر طرهی مویش، شده جا در
بغل عمه و آغوش عمویش، نگه ماه بنیهاشمیان بر گل رویش، نفسش
نفخهی صور و نگهش اینهی نور و قدش نخلهی طور و به دَمَش معجز عیسی، به
لبش منطق موسی، همه ماتش، همه مستش، همه دادند به هم دست به
دستش، همه گلبوسه گرفتند ز پیشانی و لعل لب و خورشید جمالش، همه
دادند سلامش، همه دیدند به مهر رخ او وجه خدا را
نگه از دامن مادر به گل روی پدر دوخته گویی، که ز شیری به تجلای الهی شده
چون شعلهی افروخته، سر تا به قدم سوخته، از روز ولادت بسی آموخته این
درس که باید به جراحات تنش ایهی ایثار و شهادت همه تفسیر شود،
دلم را هوای تو پر کرده است
غم آشنای تو پر کرده است
حسینیه و مسجد و دیر را
نسیم دعای تو پر کرده است
تو پیغمبری و بلاد مرا
اذان صدای تو پر کرده است
چه باکی ز گمراهی ام جاده را
اگر ردّ پای تو پر کرده است
هزاران سده می شود که خدا
سبو را برای تو پر کرده است
دلم را به گیسوی تو بسته اند
به طاق دو ابروی تو بسته اند
من از گیسوانت پریشان ترم
ز چشم خراب تو ویران ترم
تو از نور خورشید پیداتری
من از نور مهتاب پنهان ترم
کویرم ولی از کرامات تو
من از عطر گل های باران، ترم
تو لیلایی و بلکه لیلاترین
من از آهوان تو حیران ترم
اگر روی تو قبله گاه من است
من از هر مسلمان مسلمان ترم
تو موسایی و رود نیلت منم
شرار غمی و خلیلت منم
تو شه زاده ای و علی اکبری
علی اکبری یا که پیغمبری؟
درِ خانه ات ازدحام گداست
ولی خم به ابرو نمی آوری
تو آنی که در بین گهواره ات
به نازی دل عمه را می بری
مرا از مناجات شب بهتر است
دو رکعت نماز علی اکبری
برای اذان گفتن کربلا
تو از هر کس دیگری بهتری
نمازت نیاز شب کربلاست
گرفتار تو زینب کربلاست
رفیقم باش علی اکبر - سرود
خرابم کن شراب ناب
کویر تشنمو بارون میخام
رفیقم باش علی اکبر
منم جوونم و سامون میخام
به عمق عشق پاکمون قسم
میخام برات بمیرم آخرش
بزار دلم بیاد پایین پا
که سایتو بزاری رو سرش
لیلا دست مریزاد عشقش نوش جونت
اسمت دلمو برد ای جان به جوونت
(مولا علی اکبر ،مولا علی اکبر)
مسیح من به فکرم باش
میخام برام مثل مرهم باشی
قبولم کن بتاب آروم
تا روشنایی قلبم باشی
به ذکر ربنای فاطمه
شکوه اسم شاه علقمه
تو تار و پور قلب شیعه ای
اشاره کن که جون بدن همه
دنیا روزی خورده
زیر سقف عشقت
چشمام نذر گریست
قلبم وقف عشقت
لیلا دست مریزاد عشقش نوش جونت
اسمت دلمو برد ای جان به جوونت
(مولا علی اکبر ،مولا علی اکبر)
اگه حیدری ام یا پیغمبری ام - سرود
اگه حیدری ام یا پیغمبری ام
اینه سرّش آخه علی اکبری ام
گل لیلا علی خود طاها علی
فقط ذکرم اینه علی مولا علی
علی اکبر لیلا سید و سالارم
علی اکبر لیلا خیلی دوست دارم
شد این کرامت براش پیراهن شد
هم ابن الحسین هم ابن الحسن شد
از عشق سرشار علی سپهسالار علی
تو بعد از مرتضی شدی چندبار علی
علی اکبر لیلا نوکریت شد کارم
علی اکبر لیلا خیلی دوست دارم
بخون واسه این ماه هزار قل هو
الله
میگه عمه زینب به قدش ماشالله
دل هر شیعه پر از احساسشه
چقدر چشماش مثه عمو عباسشه
علی اکبر لیلا گرچه بی مقدارم
علی اکبر لیلا خیلی دوست دارم
وقتی دلتنگ نمیشه برم- شور
وقتی دلتنگم نمیشه برم
من آروم میشم با عکس حرم
قلبم محتاجه یه جرعه نفس
من باشم با تو همین منو بس
دلتنگی یعنی حال من
دلتنگی شد وبال من
دلتنگی سخته واسه اون که هوایی میشه
بی تابی یعنی گریه ها
بی تابی بغض تو صدا
بی تابی یعنی نوکرت کربلایی میشه
حرم حرم حرم من و اشک و آه
حرم حرم حرم من و خیمه گاه
حرم حرم حرم من و قتلگاه
لینک دانلود:
شعرخوانی - همه در حیرتم امشب
رفیقم باش علی اکبر - سرود
اگه حیدری ام یا پیغمبری ام - سرود
وقتی دلتنگم نمیشه برم
- ۹۵/۰۴/۰۶